آمدم ای شاه پناهم بده...

افتاده ام از بـلــــــنـدیِ ابروها
من مانده ام و اسارتِ گیسوها
صــیادی و هم ضمانت آزادی !
بیهوده به ســویت ندوند آهوها...
فردا با شاعران آیینی عازم دیدار یاریم
نایب الزیاره تان هستیم
در مشهد الرضا"ع"

افتاده ام از بـلــــــنـدیِ ابروها
من مانده ام و اسارتِ گیسوها
صــیادی و هم ضمانت آزادی !
بیهوده به ســویت ندوند آهوها...
فردا با شاعران آیینی عازم دیدار یاریم
نایب الزیاره تان هستیم
در مشهد الرضا"ع"
امشب سرو کارم به شما افتاده ست
دل مـعـتکف مـسجد گـوهـرشاد است
بر سر زده است عمری از عشق شما
دستی که به زلــف پنجره فـولاد است
میشوم جارو کشِ صحنِ تو همواره
شادیِ من را دوچندان میکند امشب:
کِل کشیدنهای نقاره
***آخر نوشت:در ضمن،این روز عزیز و سالگرد فرخنده را به خودم و عزیزترینم تبریک میگویم♥
لحظه های دیدنِ تو بهترین دقایقم
گرچه ناتوانم از بیان ولی بدان
سفت و سخت عاشقم
![]()

کودکی در دفترش طرح ِ کبوتر زد
برگه ها بالِ کبوتر شد
دفترش پر زد!
با اجازه از استادم"دکتر فولادی"
سه گانی ها:
1
"ما دو خطِ موازی ایم...آری!"*
می شود که "به هم رسیده" شویم
یکی از ما اگر خمیده شویم!
2
بس کن از ادامه دادن مسیر اشتباه!
واقعی و صاف و ساده نیستند
عشقهای راه راه!
3
"پنج گنج" امشب شده محوِ عیارِ این سه گانی ها.
مثل طعم داستانِ "خسرو شیرین" است:
طعمِ شیرینِ تمامِ خسروانی ها
4
صاحبِ بخشِ بزرگِ ثروتِ دنیا شدیم انگار!
"چار گنج"ِدیگرش را هم برای ما،نظامی آشکارا کرد
در کلاسِ "مخزن الاسرار"
5
تا دوباره قلبهایمان اسیرِ پنجه ی غرور میشود،
چشمهایمان
چون گره،دوباره کور میشود!
6
از زبانِ شعرِ تو سروده ام که گشته در دهانِ روزگار
ساده و بلند و روشن و عمیق
چون زبانِ آبشار
*مصرع از استاد حسین منزوی