بهار فاطمی

به هوای سال تحویل امسال که در حرم رضوی نایب الزیاره خواهم بود:

 

 

گردِ گنبد که میزنم پر و بال

منم و حس ناب خواب و خیال

 

نیمه شب...در حرم...دم نوروز

فاطمیه...زبان ز وصفش لال

 

چشم ها جاری اند و... ضامن داشت

وقت خوبی برای صید غزال!

 

مثل نقاره میزند بر سر

روضه خوانِ محول الاحوال

 

ذکرِ " ی ا ف ا ط م ه" زده خیمه

بر سرِ هفت سینمان امسال

 

آه! مادر چقدر دلتنگ است

چقدر خالی است جای بلال

به یاد غربت مادرمان و امام حسن ع

غزلی برای امام حسن مجتبی...امشب تمام شد با یاد مادرش بی بی دو عالم...یا زهرا                          

 

  تربتش عطر کربلا دارد
غربتش روضه ی رضا دارد


گنبدش ، آسمان...طلایش، نور
روزها گنبد طلا دارد


هرچه در چَنته دارد این دنیا
از کرامات مجتبا دارد


"ای کریمی که در خزانه ی غیب..."
مور هم چشم بر شما دارد


تا که دست شماست بر سرِ ما
همه عالم نظر به ما دارد


زَهره ی زهر ریخت پیش لبت
لعل تو حکم کیمیا دارد


آنچه از دل به لب برآوردی
رنگِ سیلیِ کوچه را دارد


متهم، زهر نیست! میدانی
لخته ها از چه ماجرا دارد