نه سال نوری

تو مادری آن را که با داغت عجین باشد

خوشبخت شد آنکس که با تو همنشین باشد

 

ای مرجعِ تقلیدِ زنهای سبک پرواز!

پلکی بزن که جانِ ما در آستین باشد

 

چادرسیاهت شب به شب پهن است و در هر روز

چادرنمازت آفتابِ سرزمین باشد

 

باید که دستی زد به این چادر...توسّل جست

چون چادرت تفسیری از حبلُ المتین باشد

 

ارثیّه ی نابت...حجابت ، سایه پرور شد

تا قامت ریحانه ها پنهان ترین باشد

 

در بندگی و همسری و مادری و علم

جز تو چه کس "خیرُ النّساء العالمین" باشد؟

 

دستانِ تو چرخانده دستاسِ دو عالم را

"لولاک..." در مدحِ تو قطعا شرطِ دین باشد

 

نُه سالِ نوری ، "عشق"  را در خانه جا دادی

تا در فراقت با امیر المومنین باشد

 

ای مادرِ آیینه و آب و گل و لبخند

ای کاش مانندِ تو یک زن ، اینچنین باشد

 

دُرِّ نجف

آسمان باز شد...علی آمد

چشم کعبه,به زلفِ صاف افتاد

ناگهان تابدار شد کمرش

سجده کرد و به اعتکاف افتاد

 

قدرِ فهم کسی نبوده و نیست

از چه اینگونه " گونه بر خاک  " است?!

هیچکس پی نبرد کعبه چرا

روی پیشانی اش شکاف افتاد!

 

آنکه رسم تقیّه اش بغض است

"خطبه ی شقشقیّه " اش بغض است...

...آه! وصف بقیه اش بغض است!

بس که در کوفه اختلاف افتاد

 

دربِ علمِ نبی شکسته شد و

فاطمه ایستاد پشت سرش

تا که " دّرِّ نجف " زمین نخورد,

جسم یاقوت,در مصاف, افتاد

 

 

بعد زهراست,چاه,یار علی

تحتِ امر است ذوالفقارِ علی

که به اِذنش گهی به جنگ نشست

گاه در بستر غلاف افتاد

.

.

.

ای تو خرمای پای چوبه ی دار!

مثل سلمان و یاسر و تمار

جان به عشق تو در نماز آمد

سر به پای تو در طواف افتاد

بهار فاطمی

به هوای سال تحویل امسال که در حرم رضوی نایب الزیاره خواهم بود:

 

 

گردِ گنبد که میزنم پر و بال

منم و حس ناب خواب و خیال

 

نیمه شب...در حرم...دم نوروز

فاطمیه...زبان ز وصفش لال

 

چشم ها جاری اند و... ضامن داشت

وقت خوبی برای صید غزال!

 

مثل نقاره میزند بر سر

روضه خوانِ محول الاحوال

 

ذکرِ " ی ا ف ا ط م ه" زده خیمه

بر سرِ هفت سینمان امسال

 

آه! مادر چقدر دلتنگ است

چقدر خالی است جای بلال

به یاد غربت مادرمان و امام حسن ع

غزلی برای امام حسن مجتبی...امشب تمام شد با یاد مادرش بی بی دو عالم...یا زهرا                          

 

  تربتش عطر کربلا دارد
غربتش روضه ی رضا دارد


گنبدش ، آسمان...طلایش، نور
روزها گنبد طلا دارد


هرچه در چَنته دارد این دنیا
از کرامات مجتبا دارد


"ای کریمی که در خزانه ی غیب..."
مور هم چشم بر شما دارد


تا که دست شماست بر سرِ ما
همه عالم نظر به ما دارد


زَهره ی زهر ریخت پیش لبت
لعل تو حکم کیمیا دارد


آنچه از دل به لب برآوردی
رنگِ سیلیِ کوچه را دارد


متهم، زهر نیست! میدانی
لخته ها از چه ماجرا دارد

حضرت عبدُالعظیم

 

تهران مقدس

 

گرچه شبیهِ وضعِ شهرِ خود وخیمیم

ما همچنان پابندِ آن عهدِ قدیمیم

 

تهران اگرچه مثلِ مشهد،مثلِ قم نیست

ما هم کنارِ سفره ی شاهِ کریمیم

 

شاهی که خود لقمه برای ما گرفته

ما نیز در کارِ غلامانش سهیمیم

 

عطرِ گلابش را گرفتیم...آنقَدَرکه

در پیچ و تابِ زلفِ او همچون نسیمیم

 

گفتند او باب الحوائج بوده و هست

ما همچنان محتاجِ جنّاتُ النَعیمیم

 

 

ضامن شده امشب براتِ کربلارا

از چه دگر در غصّه...در امّید و بیمیم؟!

 

ما را ازین پس کربلا رفته بدانید!

ما زائرانِ حضرتِ عبدُالعظیمیم


باز نشر شد در مشرق نیوز...
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/383667

 

وقتی پدر تویی...

 

از حمد توست در فلک، اسماءِ احمدی

ای نقطه ی تلاقیِ دلهای ایزدی!

 

1 حبل المتینی و همه ی دست ها به توست

تا دستِ رد به تفرقه ی دسته ها زدی

 

2 شرک است از جداییِ این جمع,دم زدن

وقتی تو شمعِ محفلی  و نورِ بی حدی

 

وقتی پدر تویی , همه ی ما برادریم

سوی تو می دویم...که تنها تو مقصدی

 

 3 بی اتحاد, جنسی از ایمان نمانده است

بی این دو یار,تحفه ی بازار شد بدی

 

4 گاهی برای گفتن یک بیت لازم است

شاهد بیاورم ز غزلهای  اوحدی

 

5" حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا"

شرب مدام شد صلوات محمدی


1- اشاره به 103 آل عمران:چنگ زدن به ریسمان الهی

. 2-اشاره به 31_32 روم: شرک در کنار تفرقه است

. 3-اشاره به141 نساء:عدم اتحاد مساوی است با عدم ایمان

4-تضمین از مصرعی از غزل جناب آقای ناصر فیض

5- تضمین از مصرعی از اوحدی مراغه ای:

حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا

یا پیش دل گذار کند جز تو کس مرا

 

پانوشت:

فیلم شعر انتظار در حاشیه نشست مهدویت توسط عارفه دهقانی در آدرس زیر:http://www.monjitv.com/modules/video/singlefile.php?lid=204

غزلی با التزامِ کلمه ی "سر"

 

سلام حُسنِ زمین و زمان...سلام حسین

سَرت سلامت و ماهِ رُخت تمام حسین

 

چقدر دور سَرت آفتاب میگردد

ستاره ها همه محوِ تو  صبح و شام... حسین!

 

تو سروری و عجب نیست پیشِ پای سَرت

*بِایستند درختان به احترام حسین

 

سَرت به نیزه بلند است در برابرِ من...

چنان بلند که شد رَشکِ خاص و عام حسین

 

اسارتِ سَر و داغِ فراق و از طرفی

غمِ اهانتِ پسکوچه های شام   حسین!

 

دلم که تنگ تر از دستِ مردمانِ شب است،

شکسته مثل سَرت بین ازدحام،  حسین

 

خدا اگر بپذیرد، قشنگ خواهد شد

هرآنچه بر سَرم آمد در این قیام ،حسین!

 

**"سَرم خوشست و به بانگِ بلند میگویم":

همیشه درد، حسین است و التیام،حسین

________

*اشاره به بخشی از شعر سپید استاد گرمارودی

**تضمین از مصرعی از حافظ

***15 آبان،شعر خوانی من در بوریای شعر شبکه یک

 

یا بنت الحسین س

السلام علی بنت الحسین ع


پانوشت:با عنایت خدا و اهل بیت،دکتری ادبیات حماسی در دانشگاه تهران قبول شدم.چیزی که از خیلی وقتها دعای دنیوی ام بود.

دفاع

 

جلسه دفاعيه خانم عارفه دهقاني  با موضوع ( بررسي تلميحات مذهبي و اعتقادي در ملكوت تكلم احمد عزيزي ) با حضور دكتر منوچهر اكبري (استاد راهنما )  دكتر حميرا زمردي( استاد مشاور ) دكتر محمد حسين محمدي ( استاد داور ) يكشنبه 16/6/93 از ساعت  30 : 12 - 11 در محل كتابخانه گروه زبان و ادبيات فارسي دانشكده ادبيات و علوم انساني برگزار خواهد شد .در تالار مدرس رضوی روز ولادت امام رضا ع

 
 لینک خبر
http://literature.ut.ac.ir/payan28

29فروردین کنگره شعر فاطمی در قم

 

 

 

دیدار با شاعران آیینی در جوار بانوی مقدس قم س

برای سالگرد  آیت الله عزیز الله خوشوقت

 

میروی ...آسمان به دنبالت

گرچه زخمی شده پر و بالت

 

خضر بودی مگر؟!  که سبزه دمید

هرکجا که کشیده شد شالت

 

تو به معراج رفتی و گُل کرد

آخرین حجِّ "آخرِ سالت"

 

این چه خوش وقتیِ بزرگی بود؟

که زمان غبطه خورد بر حالت

 

*بودنت با "امام"  و " علامه"

بهترین عید شد در اقبالت

___________________

*اشاره به مجالست آیت الله خوشوقت در زمان حیات امام خمینی ره و علامه طبابائی دارد

 

نوخسروانی

گیسو پریشان میکنی در باد

تا عاشقت باشم

تا هرچه بادا باد!